هرروز زندگی بیشتر داره نشون میده که چقدر بی ارزشهو ما آدما چقدر بخاطر همین دو روزه بی ارزش خودمون رو به درو دیوار میزنیمچقدر غصه میخوریم سختی میکشیم تحمل میکنیم تلاش میکنیم اما اخرشم هیچی به هیچیقبل ترها وقتی بیرون میرفتم حتما یه چیزی برا نوشتن گیر میاوردم یه موضوعی که بشه بهش پرو بال داداما الان انقدر مردم سر در گریبان وتووخودشونن که حتی سلام و علیک و لبخند هم دیگه تاثیر ندارهالبته یه چیزیم که هست اینه که یه سریا تو هر زمینه ای حریص تر شدنمثلا چند وقت پیش که برای شکایت از تخلفات نونوایی محل رفتم به اداره ی مربوطهبازرس بعد ازینکه زنگ زد و به نانوایی اخطار داد شماره ی خودشو داد و شماره منو گرفت تا اگه من مجدد تخلفی دیدم بهش زنگ بزنم تا بقول خودش متصدی رو تعزیراتی کنهخلاصه که چند بار زنگ زد و من جواب ندادم راستیتش ندیدم که جواب بدم بعد پیش خودم گفتم نکنه کار داشته بزار زنگ بزنمو وقتی تماس گرفتم متوجه شدم اقا داره جاده خاکی میره هی میگه حالا ول کن اونو ایشالا موافقی بیشتر همکاری کنیممنم گفتم انشاالله اگه تخلفی دیدم بخاطر گرفتن حق خودم و بقیه حتما اطلاع میدم و اونم هی میگفت نه همکاری در زمینه های دیگه !خلاصه که فهمیدم بله اقا منظور دارنخیلی محکم و جدی بابت تذکر و پیگیریش تشکر کردم و قط کردمفکر کنم خودش فهمید از من ابی براش گرم نمیشه دیگه خبریش نشد شکر خداو اما من زمانی یه جایی کار میکردم که حسابدار اونجا بقول امروزیا کراش زده بود رومن و پیشنهادشم داد و من بهم برخورد و رد کردمدوباره پریشب پیام داد کسی ک اشتباه میکنه رو باید از خودت محروم کنی!اولش نمیدونستم کیه پرسیدم شما و به طبق عادت شما یکی از همین روزها...
ما را در سایت یکی از همین روزها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : roozhayetanhaiea بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1402 ساعت: 11:09