یه ساعت و بیست و شش دقیقه س کارمتموم شده ولی چون صاب کارم امروز عزای ننشو داشته (حالانمیدونممراسم کی بوده) امروز شیفت خودشو نیمد و من به جاش وایسادم و باید تا ۷ هم بمونم
کلا ادمحروم لقمه ایه یه حرفایی زده پشت سر من و همکارام که ادم باورش نمیشه اینا از مغز یه ادم سالم دربیاد
پشت من میشینه پیش وردست میگه
پشت اوستا کار پیش من میگه
پشت وردست پیش اوستا کار میگه
چهل پنجاه سالشه مرتیکه ولی خاله زنکه
اینکه امروز پیچوند ناهار نیورد من خودم رفتم کالباس خریدمم بماند
کلی بدی داره حوصله ندارم بنویسم شاید بعدن نوشتم
یکی از همین روزها...برچسب : نویسنده : roozhayetanhaiea بازدید : 33