یکی از همین روزها

متن مرتبط با «حرف هایی که به سختی کلمه میشوند» در سایت یکی از همین روزها نوشته شده است

ازت که خواسته بودم ....

  • خسته شدم از آدما و طعنه هاشون خسته شدم از اومدن و رفتناشون خستم از خیابون و پیاده رو هاش ازت که خواسته بودم مراقبم باش, ...ادامه مطلب

  • مبهم ...

  • مزخرف ترین جنگ ، جنگ بین عقل و قلب نیست بلکه بین عقل و شرایطه ..., ...ادامه مطلب

  • بهار بی او ...

  • سوییچ را چرخاند و استارت زدبیش از هرچیز دوست داشت او کنارش بوداما او سالها بوده که رفته بود راه افتاد از کوچه وارد خیابان شدپا را به ارامی روی پدال گاز فشرد یادش امد قبل تر ها او بهش گفته بود- تند نرو اگه اتفاقی برات بیفته من میمیرماما او با رفتن ناگهانیش پایش را روی پدال نفس کشیدنش سخت فشرده بودحتی نمیدانست مقصد کجاست خیابان‌را گرفته بود و بی هدف میراندبه دو راهی رسید اینبار او باید به تنهایی مسیر را انتخاب میکردیادش افتاد به اخرین سفرشان- ازین جاده بریم سر سبز ترهفرمان را به راست گرداند و وارد اخرین جاده ای شد که با هم بودندهوا هنوز سرد بود یادش امد برایش از فلاکس چایی ریخت روی داشبورد گذاشت و بعد روی بخار چایی روی شیشه قلب کشیدلبخند زد اما خیلی زود اخم هایش در هم کشیده شد زل زد به جاده ی شلوغ به ماشین ها به زنی ک داشت برای مردش چای میریختترافیک سنگین‌بود زن چای را روی داشبورد گذاشت بخار چای روی شیشه نشست اما زن قلب نکشید دستمالی برداشت و شیشه را پاک کرددوباره به راه افتاد به درختان شکوفه زده ی کنار جاده نگاهی انداخت یادش امد اخرین بار به او گفته بود شکوفه ی گیلاسو او چقدر قشنگ خندیده بودبی هدف میرفت تنها دلخوشیش این بود که خاطراتش را یکی یکی توی جاده پیدا کندکمی جلوتر جاده کمی باریک و پیچ در پیچ میشد صدای او در گوشش پیچید_این جاده ی باریک مثل مار خوش خط و خاله هم قشنگه هم خطرناکفشار پایش را روی پدال گاز کمتر کرد میخواست بیشتر بشنود اما جز صدای ماشین ها و بوق زدن های بی دلیل هیچ صدایی نمی امد هرچه بیشتر سعی میکرد صدایش را بشنود کمتر ب نتیجه میرسیدداشت کلافه میشدضبط را روشن کرد چقدر این اهنگ برایش اشنا بود خواننده, ...ادامه مطلب

  • قلبی که دیگر ندارم ...

  • چرا قلبم  تیر نمیکشه؟چرا  احساس میکنم  سمت چپ  سینم  خالیهمگه  وقتی ناراحتیم نفسمون  بند نمیاد قلبمون  نمیسوزه؟پس چرا من فقط بغض داره  خفم  میکنه  چرا قلبمو  احساسش نمیکنم یعنی  قلبمو تو پی ویت جا گذاشتم ؟, ...ادامه مطلب

  • کوه به کوه نمیرسه ...

  • با آن که مرا از دل خود راند، بگویید:مُلکی که در آن ظلم شود، دیر نپایدمن میگم..., ...ادامه مطلب

  • یکشنبه به وقت قبرستان

  • باران سراسیمه خودش را به شیشه میکوبید دختر انگشتانش را روی سبزه میکشید انگار داشت میان گندم زارهای بچگی اش زیر باران میدوید صدای قرچ و قروچ شیشه پاک کن دختر را از فکر و خیال بیرون اورد -      فلکه دومی بود ؟ -      آره ماشین فلکه را دور میزند و توی خیابان میپیچد چند دقیقه بعد زیر بارانی که تند تر ش,یکشنبه,قبرستان ...ادامه مطلب

  • حرف هایی که شاید بزنم

  • نمیدانم تاثیر کلام بیشتر است یا قلم اما میدانم که طبق ضرب المثل هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد تاثیر کلام یا قلم تنها در شرایط پیش روی هر مسئله مشخص میشود ... یادداشتی برای سین . ر,حرف هایی که دخترا دوست دارن,حرفهایی که دخترا خوششون میاد,حرفهایی که مردان دوست دارند,حرف هایی که برای نگفتن دارم,حرفهایی که مردان را تحریک میکند,حرف هایی که به سختی کلمه میشوند,حرفهایی که مردان دوست دارند بشنوند,حرف هایی که زنان دوست دارند,حرف هایی که به دل میشینه,حرفهایی که باید زد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها