یکی از همین روزها

متن مرتبط با «امام رضا ع» در سایت یکی از همین روزها نوشته شده است

معجون‌ انار

  • امروز اتفاقی بحث انار شدو من یاد اولین معجون اناری افتادم که سالهای پیش کنار تو خوردم اون موقع ها این خوراکیای شیک و پیک امروزی زیاد نبود معجون اناری که ترکیبی از ژله و بستنی و لواشک انار با تزئین دونه های انار بود یه چیز جدید و شاخ و خاص بود و چقدر چسبیدنمیدونم بخاطر وجود تو کنارم بود یا واقعا خوشمزه بودامروز هوس معجون انار کردمتو ذهنم تصور کردم هوا تاریکه دوباره باهم رفتیم چهار باغ بالا من نشستم تو ماشین و تو با دوتا معجون میای مثل دفعه اول با همون لبخند و شوخیاتمن واقعا دلم میخواد فراموشت کنم اما هربار یه چیز کوچولو دوباره تو رو یادم میاره دوباره قلبمو میلرزونهو چقدر این شعر کاظم بهمنی وصف حال من و توئهقدر‌نشناس ِ عزیزم، نیمه ی من نیستیقلبمی اما سزاوار تپیدن نیستی !مادر این بوسه های چون مسیحایی ولیمرده خیلی زنده کردی، پاکدامن نیستیمن غبارآلود ِهجرانم تو اما مدتی ستعهده دار ِ آن نگاه ِ لرزه افکن نیستییک چراغ از چلچراغ آرزوهایت شکستبعد ِمن اندازه ی یک عشق، روشن نیستی!لاف آزادی زدی؛ حالا که رنگت کرده فصلاز گزندِ بادهای هرزه ایمن نیستی!چون قیاسش می کنی با من، پس از من هرکسیهرچه گوید عاشقم،می‌گویی: اصلا نیستی!دست وقتی که تکان دادی عجب حالی شدماندکی برگشتم و دیدم که با من نیستی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من دیوونه وار عاشقتم

  • دیشب بعد کلی کلنجار رفتن با خودم و دلتنگیام و خوابام به خودم جرات دادم و به مجید پیام دادم حالشو پرسیدم فکر نمیکردم جوابمو بده اماجواب دادنمیدونم چرا اینقدر دوسش دارم واقعا عشق همچین چیزیه که با همه نبودناش بی محلیاش سرد بودناش ... بازم دلت براش پر بکشه؟خدایا چقدر دلم میخواست میتونستم بهش بگم دیوونه وار عاشقتم الان که دارم مینویسم گریه م گرفته اما اگه پیش خودش این حرفا رو بزنم انگار یه ادم خنثی داره میگه عاشقتم نه اشکی نه بغضی شاید بخاطر اینکه از واکنشش میترسم نمیتونم احساس واقعیمو با تموم وجودم به زبون بیارم من دیوونه وار عاشقتم مجید ... دیوووووونه وار بخوانید, ...ادامه مطلب

  • علی

  • یه مدت سرمون شلوغ بود و نبودمراستش دیگه علی رو هم فراموش کرده بودم چون علی رغم علاقه ی دو طرفمون  احمد به همون همکار خانمم گفته بود این دوتا غیر ممکنه نمیشه با هم باشن ازش خواسته بود  بمن بگه خودشم به علینمیدونم چرا چون از هر لحاظ نگاه کنی نه علی مشکلی داره نه من نمیدونم مشکلش کجا بودهخلاصه که قضیه منو علی منتفی شد من و علی تمام روزایی که علی میومد مغازه سعی میکردیم همو نادیده بگیریم اون زیر لب یه جور که به زورمیشنیدم سلام میکرد منم با سر جواب میدادم و اون بر عکس همیشه که چند دقیقه میموند پایین مستقیم سرشو مینداخت پایین و میرفت بالاچند روز پیش یه موش تو مغازه پیدا شد منم داشتم با ترس از پشت مغازه جعبه برمیداشتم علی هم داشت با بالابر میرفت بالا که یهو یه تیکه فوندانت برداشت و پرت کرد سمتم منم‌فکر کردم موشه پریدم‌بالا و جیغ زدم وقتی اینو برا همکارم تعریف کردم‌گفت اگر با دیگرانش بود میلی چرا جام مرا بشکست لیلی لازمه بگم که علی ابدن اهل شوخی نیستخلاصه که بخاطر حرف احمد بازم به نادیده گرفتن علی ادامه دادمتا چند شب پیش که روز مادر بود و بعد اینکه یکم سرمون خلوت شد من دستمو گذاشتم رو ویترین   سرمو گذاشتم رو دستم همون لحظه نگاهم‌با علی برخورد کرد بهم زل زده بود اما نگاهشو ندزدید چند ثانیه بهم زل زدیم و بعد هردو نگاهمون رو دزدیدیممنم لباس پوشیدم و رفتم برا مامانم گل خریدم وقتی برگشتم به شوخی گلو گرفتم طرف احمد و گفتم تقدیم با عشق که دیدم علی داره چپ چپ نگام میکنهدیروز وقتی رفتم کارت احمد رو  از جا کارتی توی جیبش بردارم‌نگاهم به کارت ملی علی افتاد  تازه فهمیدم که فروردینیه اونم ۲۵ فروردینخلاصه که انگار این نادیده گرفتناالکیه نمیشه , ...ادامه مطلب

  • عشق واقعی ...

  • نمیدونم از کجا بنویسم فقط میدونم اینکه نیستی اینکه هیچ جوری بهت دسترسی ندارم بدترین و مزخرفترین حس  این روزامهفقط میدونم این بار واقعا عاشق شده بودم, ...ادامه مطلب

  • عشق جان...

  • امشب نمیدونم باید راجبه چی بنویسم مثل همیشه حتی بیشتر خیلی خیلی دلم گرفتهیه پاک کن گرفتم دستم میخوام خیلی چیزارو پاکن کنم اما دستم از ترس نبودن و نداشتنشون عرق کرده , ...ادامه مطلب

  • خدایا مرسی عشقمو آفریدی(محمدطاها)

  • داریم نزدیک میشیم به تولد عزیز ترین و دلبند ترین ادم زندگیم یاد پارسال همین موقع ها افتادم که چقدر متتظر به دنیا اومدنت  بودیم اما خوب فکر میکردم مثل بقیه بچه هایی که دوسشون دارم  بعد یه مدت برام تکراری میشه ته تهش دوماه دوست داشته باشم  اما تو اومدی و همه قانونا و علایقمو بهم زدی , ...ادامه مطلب

  • آفتاب پرست عاشق

  • سعی کنید قلبتون خونه یه نفر باشه حتی اگه اون شخص هیچ وقت ساکن اون خونه نشه... ادامه ی مطلب داستان بعضی فقط بعضی ازآدم هاست .., ...ادامه مطلب

  • ازون‌جمعه تا این جمعه

  • اوه اوه ازون جمعه تا این جمعه غایب بودم هرچند وبلاگ خیلی وقته شده دفتر خاطرات صرفا جهت فراموش نکردن ...., ...ادامه مطلب

  • آیا بازهم عاشقت خواهم موند؟

  • ... و من الان در گنگ ترین حالت موجودم و با پرسشگرانه ترین حالت ممکن از خودم میپرسم آیا بازهم عاشقت خواهم موند ؟یا مثل سالهای پیش ترکت میکنم اما اینبار برای همیشه اینبار بدون بازگشت این بار با همه ی وجودم ..., ...ادامه مطلب

  • بازم سلام اینبار با عشق تر

  • سلام امام رضا انگار همین دیروز بود که تولدت رو تبریک گفتم و سراغ قول و قرارمون رو گرفتم گفتم میدونم دیرو زود داره اما سوخت و سوز نه اره واقعا هم سوخت و سوز نداشت میدونم که صلاحم رو میخوای و ممنون که کمک کردی خواستم رو فراموش کنم اما خوب حالا یه خواسته دیگه دارم کاش میشد بیام حرم بهت بگم اما امان از,بازم,سلام,اینبار ...ادامه مطلب

  • عاطفه ؟ هه!

  • به من گفتی بی عاطفه ... اما ندونستی هرچی ضربه خوردم ازین عاطفه داشتنم بود ... گفتی اگه من بودم داییم میمرد میرفتم مراسم گریه میکردم ..., ...ادامه مطلب

  • امام رضا

  • سلام امام رضا تولدت مبارک قرارمون که یادت نرفته ؟,امام رضا,امام رضا شعر,امام رضا ع,امام رضا حامد زمانی,امام رضا زندگینامه,امام رضا محسن چاوشی,امام رضا عليه السلام,امام رضا شیراز,امام رضا حامد زماني,امام رضا حرم ...ادامه مطلب

  • یعنی میشه ؟؟؟

  • والا میترسم بنویسم مبارکه باز نشه !,یعنی میشه,یعنی میشه عشقم؟,یعنی میشه برگرده,یعنی میشه یه روز,یعنی میشه منم مامان بشم,یعنی میشه حامله باشم,یعنی میشه باردار باشم,یعنی میشه همین الان یهویی,یعنی میشه همین الان,یعنی میشه طنز ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها